افتادن نافت
کوچولوی مامان این نافت خیلی تورو اذیت کرد و من هم از اذیت شدن تو دلم خون می شد .
خیلی طول کشید تا نافت افتاد (12 روزت بود) و هر کسی یه کاری میگفت بکن،یکی میگفت الکل بزن یکی میگفت چربش کن خلاصه منو دیوونه کرده بودن خلاصه 12 یا 13 تیر بود که رفتیم خونه خاله مریم و نافت خونه خاله اینا افتاد ، البته من قبلش از قسمتی که خشک شده بود پیچوندمش و ناف بندتو روش بستم آخه واست با دوتا گیره بسته بودنشو بد هم بسته شده بود و گیره ها هم سنگین بودن و باعث شده بود که یکمی نافت اومده بود بیرون منم واسه اینکه خلاصت کنم بسم الله گفتمو این کارو کردم .
نمیدونی وقتی که دیدم افتاده چقدر خوشحال شدم و بجای تو ، توی دلم نفس عمیق کشیدم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی